شعر و ادب
بهترين ها را براي شما انتخاب كرده ايم

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد

 

ای پیش پرواز کبوتر های زخمی 

بابای مفقود الاثر! بابای زخمی!

دور از تو سهـــم دختــر از این هفته هم پر

پس کی؟ کی از حال و هوای خانه غم پر؟

تا  یاد  دارم  برگی  از  تاریـــخ  بودی

یک قاب چوبی روی دست میخ بودی

توی کتابـــم هر چـه بابا آب می داد

مادر نشانم عکس توی قاب می داد

اینجا  کنــــار  قاب  عکست  جان  سپردم

از بس که از این هفته ها سر کوفت خوردم

من بیست سالم شد هنوزم توی قابی

خوب یک  تکانی  لا اقل  مرد حسابی!

یک بار هم از گیر و دار قاب رد شو

از سیـــم های خاردار قاب رد شو

برگرد تنهــا یک بغـــل  بابای من باش

ها! یک بغل برگرد، تنها جای من باش

ای دست هایت  آرزوی دستهایم

ناز و ادایم مانده روی دست هایم

شاید تو هم شرمنده یک مشت خاکی

یک مشت خاک بی نشان و بی پلاکی

عیبــی ندارد خاک هـــم باشی قبــول است

یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است!!

تنها تلاشش انتظار است و سکوت است

پروانه ای  که  تـــوی  تار  عنکبوت  است

امشب عروسی می کنم جای تو خالی

پای  قبــاله  جای  امضــــای  تو  خالی

ای عکس هایت روی زخم دل نمک پاش

یک بار هم  بابای  معلوم  الاثر  باش




تاریخ: یک شنبه 24 خرداد 1394برچسب:بابای مفقود الاثر! بابای زخمی!,
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 218
بازدید هفته : 691
بازدید ماه : 678
بازدید کل : 44211
تعداد مطالب : 325
تعداد نظرات : 176
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



استخاره آنلاین با قرآن کریم